سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 محرم - حیات طیبه

راه حل سوم !!!

یکشنبه 87 بهمن 27 ساعت 11:39 عصر

زینب جان، بین شما و زنان امروز فاصله تاریخی بسیاری است. امّا می خواهیم، صفحات زندگی شما را ورق بزنیم تا ببینیم، زینب علی (علیه السّلام) چه درس هایی برای ما در این عصر دارد.
در مقابل چشمان دختران و زنان امروز، هنگامی که به بلوغ اجتماعی می رسند، برای رشد و پیشرفت راههای فراوانی وجود دارد، آنان در مقابل این دروازه های ترقّی دو راه حل در مقابل خود می بینند، دو راه کاملاً متفاوت:
راه حل اوّل: کرامت زن را به اندازه برهنگی او در عرصه عمومی و جذابیت و جلوه جنسی برای مردان داشتن پایین آورده اند و حتی از جمله حقوق زن به حقّ برهنگی او اشاره می کنند و او را در تمام جایگاه ها و مشاغل با داشتن جلوه زنانه می خواهند.
راه حل دومّی که پیش روی زن می گذارند: به او می گویند اگر می خواهی کرامت و عزّت داشته باشی، نباید وارد جامعه شوی و کرامت زن را در انزوای او در عرصه فرهنگ و علم و اجتماع می دانند.

امّا راه حل سوّمی هم هست! راه حل زینبی!ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


چرا این گونه؟

یکشنبه 87 بهمن 27 ساعت 10:38 صبح
                                   السلام علیک یا ابا عبدالله

  سلام

 عزاداری هاتون قبول.

حدود چهل روز است که با امام حسین "ع" زندگی می کنیم. به خاندانشون، به مصایب و وقایعی که رخ داده بیشتر فکر می کنیم .  به مراسم عزاداری که به لطف خدا در هر گوشه و کنار شهر بر پا است سری می زنیم.

اما می خواستم یه هشدار بدم و اون این که:

محرم و صفری را که به گفته امام خمینی "ره" اسلام را نگه می دارد به وسیله ای برای از بین بردن اسلام تبدیل نکنیم.

این مطلب را برای این گفتم که چشم و گوشمون را خوب باز کنیم  و سره از ناسره بشناسیم.

حتما می دونید که چه قدر تحریف در ذکر واقعه کربلا شده، مطالبی دور از واقعیت که ضررهای زیادی به اسلام می زنه.

شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی به نقل از میرزا حسین نوری آوره است که:

"امروز باید عزای حسین"ع" را گرفت، اما برای حسین "ع" در عصر ما یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده و آن این همه دروغ هایی است که درباره حادثه کربلا گفته می شود و هیچ کس جلوی این دروغ ها را    نمی گیرد .  برای مصائب حسین"ع" باید گریست ولی نه برای شمشیر ها و نیزه ها یی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد بلکه به خاطر دروغ ها."

جالب اینجا است که خیلی از کار هایی که ما به نام اسلام می کنیم ریشه و منشا اسلامی ندارد به عنوان مثال فمه زدن که خیلی هم شایع شده. شاید این کار از یکی از عقاید مسیحیت منشا گرفته باشه، چرا که مسیحیان در زمان به صلیب کشیدن حضرت مسیح به خود لطماتی این چنین وارد می کنند. و ما هم کاری را شروع کرده ایم که نمی دانیم از کجا وارد اسلام شده و با این کار تفکرات ضد اسلامی را رواج می دهیم.

البته عشق به امام حسین "ع" را نمی شه انکار کرد و عاشق هم هر کاری برای امامش می کنه ولی باید این تشخیص رو بدیم که آیا کار ما سودی هم برای امام داره یا نه؟ آیا در مراسم هامون فقط دنبال این هستیم که قطره اشکی بریزم یا سر سوزنی هم به این که معرفتی به دست بیاریم فکر می کنیم ؟

ایا به این گفته امام صادق"ع" که فرمودند " کونوا لنا زینا و لا تکونوا لنا شینا" توجه کریم؟

ما می تونیم با برگزاری مراسم صحیح زینت و باعث تبلیغ اسلام بشیم و یا...   


نوشته شده توسط : فاطمه افخمی

نظرات ديگران [ نظر]


سکوت مردم در مقابل واقعه عاشورا...؟؟؟؟(2)

جمعه 87 بهمن 18 ساعت 11:17 صبح

در ادامه مطلب قبل خانم زهرا بهزاد :

  بازسازی دوباره صحنه غدیر خم به دست اما حسین(ع) و باز بی خبری و ناآگاهی و بدعهدی مردم جفاکار  وضعیت شهر ها هم که به تفصیل گفته شد:

1- بصره یک شهر نظامی بود و اصلاً کاری نداشت.

2- کوفه:مرکز خلافت علی(ع) بود ولی مردم گنگ و ناآگاه داشت که هر روز چهره عوض می کردند.

امام علی(ع) به مردم کوفه فرمودند: شامیان در باطل خود یک سخن اند و شما در حق خویش پراکنده.

3- مدینه: شهر محمد(ص) ولی دستخوش دگرگونی شده بود. هنگامی که امام از مدینه به مکه رفت عکس العملی نشان ندادند و نشانه این است که تن آسایی را به جنگ ترجیح می دادند.

  4- مکه: مرکز حکومت عبدالله بن زبیر که خود را کنار کشیده بود و تصمیم داشت که تماشاگر باشد و در ضمن معاویه قبل از وفاتش وعده هایی از جانب یزید داده بود.

  5- دمشق: که واقعاً مرکز خلافت امویان بود و اصلاً نمی شد حرفی درباره آن زد. در ضمن به دلیل تبلیغات سوء معاویه دشمنی مردم با علی(ع) رنگ دینی گرفت.

از بررسی اوضاع و احوال این شهرها درمی یابیم که کوفه فقط برای اینکه بخواهد ضرب شصتی به شام نشان دهد امام را دعوت کردند. به خاطر صلاح

حکومت اسلامی. در همین 25سال آخر بود که اسلام در سراشیبی سقوط افتاد.

کوفه: درد دین نداشتند بلکه به ظاهر دعوت کردند و غرض سیاسی داشتند مرکز خلافت از دمشق به کوفه بیاید

از آنچه گفته شد به این نتیجه می رسیم که:

.ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


سکوت مردم در مقابل واقعه عاشورا ...؟؟؟؟(1)

چهارشنبه 87 بهمن 16 ساعت 3:19 عصر

با سلام خدمت همه دوستان عزیز ،مطلب امروز از طرف یکی از دوستان جلسه پنج شنبه است. که همین جا ازشون تشکر می کنم ،تحقیق بسیار خوبی در زمینه آسیب شناسی بی وفایی مسلمانان در زمان واقعه عاشورا و دلایل بی وفایی آنها، اگر براتون سؤاله که چرا مردم در کشتن فرزندان پیامبرشون واکنش نشون ندادند ، مطلب زیر رو بخونید:

(این مطلب را می توانید در دو قسمت بخوانید.)

محقق :زهرا بهزاد

این چه بانگ آشنایی است. ای ستاره درخشان کربلا هنوز صدای "هَل من ناصِرَ یَنصُرنی" تو را می شنوم.آیا تو صدای مرا می شنوی؟ آیا دست های خواهشم را که نیازآلود تو را می خواند می بینی؟چگونه نگاهم را که سرشار از عشق توست با نگاهی گرم و عاشقانه پاسخ می گویی؟ای ستاره درخشان عاشورا چه می شود اگر از اوج آسمان نظری به ما خاکیان زمینی بیفکنی؟بدان، بدان که تا همیشه تاریخ: ا"ِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکَم و حَربٌ لِمَن حارَبَکَم".

حادثه ای که از نو درباره آن به جستجو برخاسته ام به تازگی رخ نداده است، همه آشنایان با تاریخ اسلام، مسلمان باشند یا نه، از چگونگی آن باخبرند. بیش از هزار سال از آن بحث کرده اند، پیرامون آن کتاب ها نوشته اند، شعرها سروده اند و مرثیه ها ساخته و مجلسها برپا کرده اند. اگر کسی بخواهد تنها با تتبع در 30سال تاریخ اسلام، حادثه سال 61هجری را تحلیل کند ممکن است به چنین نتیجه ای برسد:

کسی که چگونگی حادثه کربلا را به دقت می خواند و از کشتار دسته جمعی خاندان پیغمبر اسلام آن هم با چنان وضع دلخراش و اسفناکی آگاه می گردد و می بیند مردم به ظاهر مسلمان کوفه با فرزند پیغمبر خود و یاران او همان کردند که با کافران می کردند اگر از احکام حقوقی و جزایی اسلام مطلع باشد برای او این سوال پیش می آید که:ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


اللهم العن اول ظالمٍ ظَلَمَ حقَّ محمّدٍ و آل محمّد و آخر تابعٍ له علی ذلک اللهم العن العصابة التی جاهَدَتِ الحسین و شایَعَت و بایَعَت علی قتله اللهم العنهم جمیعا.

     از زمانی که صدیقه کبری (س) امام حسین را باردار شد، قصّه شهادت آن امام و کربلا مطرح بوده است. در شب ولادت پس از آنکه قنداقه وجود اقدسش را به دست پیامبر دادند، سخن اوّل پیامبر(ص) شهادت او در کربلا و عاشورا بود. همچنین پیغمبر در دوران زندگیش قصّه کربلا را بسیار مطرح می کرد. گاهی راوی آن ام سلمه و گاهی دیگر همسران پیغمبر از جمله عایشه بودند! نقل شده است که پیغمبر در حال بوسیدن حسین بن علی فرمود: "الآن جبرئیل امین نزد من است و می گوید: این فرزندت به شهادت می رسد، آن گونه قتلی که اصلاً در تاریخ انسانیّت سابقه ندارد و یاران او نیز شهید می شوند. حتی جبرئیل خاک سرزمینی را که او در آن شهید می شود را به من نشان داده است". و در روایتی آمده است که مشتی از آن خاک را به همسرش ام سلمه داد و فرمود: "هر وقت این خاک به خون تبدیل شد، بدان که حسین شهید شده است."
   از پیامبر (ص) سوال می شد چرا این قدر این بچّه را می بوسید و چرا این قدر گلویش را می بوسید و محل قلب را می بوسید؟! فرمود: " اِنَّما اُقبِّلُ موضِعَ اسُّیوفِ" یعنی بوسه من بر جایگاه شمشیر هاست. این مطلب را اهل سنّت هم نقل کرده اند.

   چه سرّی در پس این سخنان است؟ آیا پیامبر با انگیزه ای عاطفی خبر کشته شدن فرزندش را مکرر مطرح می کرد؟ اگر چنین است، امام حسن نیز کشته می شود، پدرشان امیرالمومنین که از هر دوی آنها افضل است در محراب عبادت کشته می شود. چرا پیامبر خبر شهادت آنان را هر از چند گاهی یاد آوری نمی کرد. البته خبر شهادت امیرالمومنین شاید دو نوبت از پیامبر(ص) نقل شده است. در وصف ماه رمضان فرمود: "می بینم که محاسن تو در این ماه در حال سجده از خون سرت رنگین میشود."

 اما پیامبر در مورد شهادت امام حسین (ع) حتی در آخرین ساعات عمر مبارکش سخن می گوید و قاتلینش را لعنت می کند.(ما لِیَ و لیَزید لابارکَ الله فیهم اللهم العن یزید.) ما چه کاری با یزید داریم خدایا یزید را لعنت کن.
 ام سلمه می گوید پیامبر مشتی خاک قرمز رنگ به من داد و فرمود: "این خاک کربلاست ، آن را نگه دار، روزی که دیدی این خاک به خون مبدل شد، بدان که فرزندم شهید شده است." نظیر اینگونه حقایق در قرآن کریم نیز ذکر شده است.
 یوسف به برادرانش می گوید: "اذهبو بقمیصی هذا فالقوه علی وجه أبی یأت بصیرا" این پیراهن مرا ببرید و روی صورت پدرم بیندازید چشمهایش بینا می شود. این با کدام موازین طبّی جور در می آید؟ ولی هر کس آن را انکار کند کافر است، زیرا قرآن این حقیقت را بیان می کند. ما نمی توانیم همه چیز را با علوم تجربی و حسّی ارزیابی کنیم. بسیاری از مطالب و مسائل متعلق به غیب و باطن این عالم است و با معیارهای مادّی قابل پذیرفتن نیست ولی واقعیت است.
 مسئله امام حسین مسئله عواطف پدر و فرزندی نیست، بلکه یک امر آسمانی است. این مسئله ای است که باید به جامعه اسلامی تلقین شود که آنچه در آینده برای این شخص واقع می شود مسئله مهمّی است و نباید مسلمانان نسبت به آن بی تفاوت باشند.
................................................................................................................................

                                              بحار/ج44/ص261


نوشته شده توسط : لطیفی

نظرات ديگران [ نظر]


راز ماندگاری کربلا؟؟؟

سه شنبه 87 دی 24 ساعت 8:40 عصر

                                                       چرا کربلا ؟؟؟

در ادامه مطب قبل در بررسی چرایی ماندگاری کربلا ،باید بگوییم ، کربلا منشوری چند وجهی است و بی نهایت بعد دارد ، اما بی شک سه مورد که تقش اساسی در ماندگاری این حادثه دارند عبارتند از :

         1-ویژگی های  اباعبدالله 

      2- ویژگیهای یاران ابا عبدالله    

      3- ویژگی های  بازماندگان  

در بررسی ویژگیهای اباعبدالله در مطلب قبل به بصیرت حضرت اشاره کردیم.برای یادآوری می توانید به آن رجوع کنید.    

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


راوی عاشورا

پنج شنبه 87 دی 19 ساعت 2:9 عصر


نهضت حسینی دو مرحله بود.

برهه نخست، آفرینش و شکل‏ گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید.
مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمان‏هاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على ‏بن‏ الحسین(ع) و حضرت زینب کبری تداوم یافت. امام سجاد (ع) دو چهره عاشورا را برای مردم وصف کردند ، یکی چهره جلال ، که همان مصائبی است که بر امام حسین و فرزندان و یاران ایشان وارد شد و دل هر شنونده ای را غمزده و چشم ها را گریان می کند . و چهره دیگر آن که چهره جمال است و اصل درس در اینجاست . با وجودی که امام سجاد تلاش های بسیاری برای شرح این زیبایی در کربلا کردند ، اما ، فقط آنهایی که نگاه زینبی داشتنند،  فهمیدند " ما رأیتم إلی جمیلا " یعنی چه .
امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه خاندان آل على(ع) به اسارت مى ‏رفتند و آنها آماج تیرهاى ستم و افترائات سیاستمداران بنى ‏امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سخت‏گیرى ‏هاى بى ‏حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه ‏هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهم‏ترین سیاست‏هاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.امام زین‏ العابدین(ع) در چنین عصر و جوى رسالت و امامت خود را آغاز کرد. جهاد فرهنگى و پرورش شخصیت‏ها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه‏ دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد(ع) زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را "باعث الاسلام من جدید" نامیدند.

سرفصل‏هاى مهمترین عملکرد امام زین ‏العابدین(ع) در زمینه حادثه کربلا :
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : هدی مقدسی

نظرات ديگران [ نظر]


   1   2      >
:لیست کامل یاداشت ها  :