سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 محرم - حیات طیبه

چرا کربلا ؟؟؟

چهارشنبه 87 دی 18 ساعت 3:33 عصر

آری این عاشوراست، که در میان تمام حوادث تاریخی، در میان همه ی جنگ های حق علیه باطل، و در میان همه ی مظلومیّت های گذشته و معاصر، همچنان بر قلّه ای از تاریخ می درخشد، چه چیز رمز این جاودانگی است، چه چیز باعث شد، که در بین تمام شهیدان راه اسلام، از زمان پیامبر تا عصر ما، شهیدان کربلا، هر ساله در گوشه کنار جهان یادشان و مظلومیّت شان زنده شود؟ رمز اینکه فقط خون حسین در میان تمام خون های اولیا ثارالله شد چیست؟ چرا فقط تربت حسین شفاست؟ سخن در باب عاشورا بسیار است.عاشورا، همچون اقیانوسی عمیق می ماند، که تا زمان ، زمان است، مروارید برای صید کردن دارد. منشوری چند وجهی است، که هر وجه آن، می تواند دیدها را خیره کند، دل ها را برباید.

عاشورا تجّلی بصیرت، این فقط یکی از روزنه های دیدنی است، بنگریم از این زاویه:

قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرةٍ انا و من اتَّبَعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین (یوسف/108)

   

بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنم، و خدا را از شرک و شریک منزّه دانم، و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم.

.

 این آیه سر لوحه ی حرکت، همه ی پیامبران و وارثان آنهاست و حسین وارث انبیاء، چه زیبا در عاشورا این آیه را به معرض ظهور گذاشت.او، آگاهانه با بصیرت قدم در راه خدا گذاشت، و با گفتار و عمل خود همه را به راه خدا دعوت کرد، و در این راه از همه چیز خود گذشت و خواست تا راه را نشان دهد و به همه بگوید این است راه من (هذه سبیلی...) و این است که در تاریخ اثر گذاشته.او رفت، چون بینا بود و آگاه بود به شرایط زمان و درک کرد وظیفه ی خود را و آنچنانکه در زیارت جامعه کبیره آمده:      

                                                                                "بذلتم انفسکم فی مرضاته"

 و جان خود، نه تنها جان خود ، حتّی جان فرزندان خود را در راه رضای خدا و برای خدا فدا کرد، او با تمام تعلّقات خود رفت و خداوند چه نیکو او را پذیرفت، او را جاودانه کرد در تاریخ بشریت.

 

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


یا حسین

دوشنبه 87 دی 16 ساعت 5:11 عصر

                                                   به نام یاری دهنده مظلومان

دلهایمان را می سپاریم به دست نسیم تا خودش آن را به کربلای حسین ببرد.لحظه ها چه راحت و آرام برای ما می گذرد.لحظاتی که سالیان پیش پر از ناجوانمردی و پلشتی بوده است.حتی تصورش هم برایمان رنج آور و باور نکردنی است!مگر می شود فرزند پیامبر را در بیابان سوزان،تشنه،در ماه حرام..........................

وای که چقدر فضای این دوران خفقان آور و گرفته است.این نامردمان پست سالهاست که به توطئه های خبیثشان مشغولند.آن همه پیامبر خون دل خورد تا آنجا که خدا به او فرمود که آیا می خواهی چون اینها ایمان نمی آورند،خودت را به کشتن دهی؟هنوز چندی از واقعه غدیر نگذشته بود و حتی هنوز پیامبر را به خاک نسپرده بودند که علی،یار و یاور پیامبر و وصی بر حق او را خانه نشین کردند،فدک را غصب کردند،فدکی که صاحب اصلی اش خدیجه کبری بود.پهلوی زهرای مرضیه را شکستند و خانه شان را به آتش کشیدند.محاسن علی را از خون پاکش خضاب کردند.حسن را در خانه خودش مسموم کردند و حالا نوبت حسین رسیده است.این همه غم را زمانه چگونه تحمل می کند؟

نمی دانم چرا آدمها این قدر بی خیال شده اند.فقط و فقط به خودشان فکر می کنند.فقط به اینکه خودشان در آرامش باشند و زندگی راحتی داشته باشند.آهای شیعیان جهان این روزها ایام عزاداری مولایمان،

سرورمان حسین بن علی است.درست است که این ایام،ایام سینه زنی و نوحه و ماتم است اما شما را به خدا کاری کنید.ای مسلمانان عالم شما را به خدا به پا خیزید.آدمهای مظلوم،کودکان بی گناه پرپر می شوند.ای انسان های دنیا،انسان دوستی تان کجا رفته است؟!

راستی اصلا با خودمان فکر کرده ایم که اگر امام حسین الان زنده بود چه می کرد؟قطعا کاری می کرد،همین طور دست روی دست نمی گذاشت.ای محبان اهل بیت، اکنون یوسف زهرا تنهاست.شما را به خدا غیر از دعا کردن برای ظهورش کاری کنید.باید مقدمات ظهورش را آماده کرد.هر کس هر قدر توان دارد.

 شما را به خدا کاری کنید.امروز هم عاشوراست و غزه کربلا

 


نوشته شده توسط : سلمی رفیق دوست

نظرات ديگران [ نظر]


شکوائیه ای از خود

اگر زمانی درباره ی محرم، ماه قلب های زلال شده، اشک های صیقلی و مژگان تر از من می پرسیدند شاید جواب های بهتری داشتم. دیر زمانی است که فراموش کرده ام دغدغه های دوران نوجوانی ام را. آن روزگاری که اصلاح همه ی دنیا برایم مهم بود، همه ی انسان های عالم از کوچک تا بزرگ برایم مهم بودند.حالا احساس می کنم مدّت ها است نمی دانم؟! شاید قرن ها است که فاصله گرفته ام با این افکار یا شاید اقیانوس ها دور شده ام.

آن روزها افق دیدم پر بود از هیجان و  شور عشق ورزیدن به همنوعان و تلاش برای آسایش همگان. کجا رفته اند روزهای خوش، آرزوهای دست نایافتنی اما در نوع خود در اوج امیدواری.امید به دسترسی به آرمان های بزرگ انسانی!

ظاهراً سنم زیاد می شود به جهت گذشت سالها اما روح و اندیشه ام گویی روز به روز مستهلک تر می شود و من گویی روزمرّه گیها می میرم و آرزوهایم را حتّی به یاد نمی آورم که کی و کجا سربریده ام؟!

روزگاری نه چندان دور،  محرم برایم بویی از تلاطم و تحرّک داشت. می گشتم به دنبال مجالسی که روح تشنه ی مرا برای شنیدن سخنان آرمان گرایانه سیراب کند. سخنانی که در آن بوی جهاد، رشادت و ایثار شهادت بیشتر بگوش برسد.

نمیدانم روحیّه ی آزادی خواهی و آزاد منشی در من، به اضمحلال گذاشته یا دنیای مرا ،  آنقدر دنیا طلبی و زیاده خواهی پر کرده است، که دیگر حتّی اشک های عاشورایی هم قلب مرا جلا نمی دهد.

به کجا می رویم که ادعای مسلمانی داریم؟؟؟

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : مریم محمد خانی

نظرات ديگران [ نظر]


یا حسین

جمعه 87 دی 13 ساعت 12:8 عصر

حضرت ابراهیم و گذر او از قتلگاه امام حسین علیه السلام    

هتگامی که گذر حضرت ابراهیم به کربلا افتاد و به قتلگاه امام حسین علیه السلام رسید ، اسبش به رو در آمد و آن حضرت از بالای اسب به زمین افتاد سرش شکست و خون جاری شد . زبان به استغفار گشود و گفت :پروردگارا آیا از من گناهی صادر شده است ؟ جبرئیل نازل شد و گفت :گناهی از تو سر نزده بلکه در این مکان سبط خاتم انبیاء شهید خواهد شد ، و خون تو به موافقت خون او جاری شد.حضرت ابراهیم گفت :قاتل او که خواهد بود ؟‏‏‍گفت : آن کسی که اهل آسمان و زمین او را لعنت خواهند کرد.‏

حضرت موسی و عبور او از کربلا

روایت شده موقعی که حضرت موسی با یوشع بن نون از کربلا عبور کردند ،بند نعل موسی پاره شد و خاری به پای آن بزرگوار رفت و خون جاری شد ،گفت : پروردگارا ، مگر چه گناهی از من صادر شده است که بدین کیفر گرفتار شدم ؟خطاب رسید :خون حسین در این موضع ریخته خواهد شد ، خون تو نیز برای موافقت با خون او جاری گردید.موسی گفت : حسین کیست ؟خطاب آمد : حسین سبط محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است.موسی گفت : کشنده او کیست ؟وحی شد : کشنده او کسی است که ماهیان دریا ،وحوش صحرا و پرندگان هوا او را لعنت خواهند کرد .موسی هم او را لعنت کرد.

بحار الانوار جلد 44 ،ص 243 و 244


نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


<      1   2      
:لیست کامل یاداشت ها  :